به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» ازاهواز، این روزهای پرتلاطم و آشوب، همه در ترس و واهمه هستند! ترس از قطع آب! واهمه از اسیری در شام و کرب و بلا...
مردم خوزستان این روزها حالی دگر دارند! غم در نگاهشان پیداست، گویی منتظر واقعهای عظیم و غمآلود هستند! آری آنان منتظر روز نهم و دهم عاشورا هستند.
آمادهاند تا تاسوعا را با عباس(ع) و عاشورا را با امام حسین(ع) همنوا شوند! همنوا شوند و بگویند که ما مردم کوفه و نینوا و شام نیستیم! ما ملتی هستیم که تا پای جان برای حفظ و صیانت از ولایت مولا و سرورمان ایستاده و میجنگیم.
صدای طبل و سنج هیئت در بارش باران پاییزی
امروز مردم اهواز در هوایی بارانی به خیابان آمده، با بغضهایی در گلو به صدای طبل و سنجهایی گوش میدادند که باران طنیناندازش شده بود.
آرای امروز آسمان اهواز در عصر پنجشنبهای که دست کمی از جمعه نداشت، آرامآرام اشک ریخت و در غم ششماهه و علیاکبر و عباس گریه کرد.
زمزمه ببار بارون...
طلاب و روحانیون حوزه علمیه نیز با صدای اشکهای آسمان به حیاط حوزه آمده و آهسته و آرام زیر لب زمزمه کردند «ببار بارون ببار! بر دلم گریه کن خون ببار»...
آن طرف مدرسه علمیه! جوانی دست به دعا و اینطرف نیز چند هم مباحثهای محو در تماشای قطرات باران شدهاند. گویی همگی میدانند که آن وقت عظیم نزدیک است! زمان قتل عباس! هنگام رها شدن تیر سه شعبه، به گلوی طفل شش ماهه و بهوقت «پرتاب خون گلویش به آسمان».
باید حرفی زد و قدمی برداشت!
کمکم شب میشود و زمان تاسوعا نزدیک! بهقدری نزدیک که میشود عاشورایش را هم دید! پس باید حرفی زد! چیزی گفت و قدمی برداشت! اما اینکه چه گفت و کجا رفت، خود دانی و خودت و حال و احوال دلت! پس ببین که دلت تو را به کدام سو هدایت میکند و هرجا رفت، جسم خسته از داغ مولایت حسین را نیز با خودت ببر...
معبری به بهشت با نام «فکه»
گفتهاند معبری بازشده برای ورود به بهشت! بهشتی که نامش «فکه» است! و در این بهشت، هرسال همزمان با سرخی آسمان در دهمین روز از محرمالحرام جوشوخروشی برپاست! جوششی از جنس اشک بر امام حسین(ع) و خروشی از نوع هروله کنان تا بین الحرمین!
وعده عاشوراییان راه حسینی
حال اگر خواهان ورود در این بهشت هستی! خودت را برسان! با هرچه که خواهی بیا! فقط خودت را برسان. پس وعده عاشوراییان راه حسین؛ ظهر شنبه محل عروج فرشتگان زمینی «فکه».
انتهای خبر/